محمدتقی بهجت فومنی

از دانشنامه‌ی اسلامی

آیت الله العظمی محمدتقى بهجت (۱۲۹۴ - ۱۳۸۸ ش)، فقیه عارف، مرجع تقلید شیعه و از شاگردان برجسته سید علی قاضی و محمدحسین غروى اصفهانى بود. آیت الله بهجت از اوان جوانی مراحل عرفان و سیر و سلوک را آغاز نمود و دارای کرامات و مکاشفات غیبیه بود. از ایشان آثار ارزشمندی در موضوع فقه و اصول مانند «مباحث‌الاصول» برجای مانده است. شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی از شاگردان او هستند.

نام کامل محمدتقى بهجت فومنی
زادروز ۱۲۹۴ شمسی
زادگاه فومن، گیلان
وفات ۱۳۸۸ شمسی
مدفن حرم حضرت معصومه - قم
اساتید

سید علی قاضی، محمدحسین غروى اصفهانى، سید ابوالحسن اصفهانى، شیخ محمدکاظم شیرازى،...

شاگردان

شهید مطهری، عبدالله جوادی آملی، محمدتقی مصباح یزدی، سید مهدی روحانی،...

آثار

مباحث ‌الاصول، حاشیه بر مکاسب، بهجة الفقیه، مناسک حج و عمره، جامع‌المسائل،...

ولادت و خاندان

محمدتقى بهجت فومنی در اواخر سال ۱۳۳۴ ه.ق (مطابق ۱۲۹۴ ش) در شهر فومن استان «گیلان» به دنیا آمد. هنوز شانزده ماه از عمرش نگذشته بود که مادر را از دست داد. پدرش کربلایی محمود بهجت، از مردان مورد اعتماد شهر فومن بود و در ضمن اشتغال به کسب و کار، به رتق و فتق امور مردم می پرداخت و اسناد مهم و قباله ها به گواهی ایشان می رسید. وی اهل ادب و از ذوق سرشاری برخوردار بوده و مشتاقانه در مراثی اهل بیت علیهم السلام به ویژه حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام شعر می سرود.

تحصیل و استادان

تحصیلات ابتدایى حوزه را در مکتبخانه فومن به پایان رساند و پس از تحصیلات ادبیات عرب در سال ۱۳۴۸ ه.ق هنگامى که تقریباً ۱۴ سال از عمر شریفش مى‌ گذشت، براى تکمیل دروس حوزوى عازم عراق شد و حدود ۴ سال در کربلای معلى اقامت نمود و علاوه بر تحصیل علوم رسمى از محضر استادان بزرگ آن سامان، از جمله مرحوم شیخ ابوالقاسم خویى (غیر از آیت الله خویى معروف) بهره برد و در سال ۱۳۵۲ ه.ق براى ادامه تحصیل به نجف اشرف رهسپار گردید و سطح عالى علوم حوزه را در محضر آیات عظام از جمله: آقا ضیاءالدین عراقى، شیخ مرتضى طالقانى و میرزاى نائینی به پایان رساند و پس از آن، در حوزه درسى آیت الله محمدحسین غروى اصفهانى وارد شد.

افزون بر این، ایشان از محضر آیات عظام سید ابوالحسن اصفهانى و شیخ محمدکاظم شیرازى صاحب حاشیه بر مکاسب، و در حوزه علوم عقلى، کتاب «الاشارات و التنبیهات» ابن سینا و «اسفار» ملاصدرا را نزد آیت الله سید حسین بادکوبه اى فراگرفت. او در زمان تلمذ، به تدریس سطوح عالى نیز پرداخت و در تألیف کتاب «سفینة البحار» با محدث کبیر حاج شیخ عباس قمى همکارى نمود.

آیت الله محمدتقی مصباح درباره استفاده آیت الله بهجت از استادان خود می گوید: «در فقه بیشتر از مرحوم آقا شیخ محمد کاظم شیرازی - که از شاگردان مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی و از استادان بسیار برجسته نجف اشرف بود- استفاده کرد، و در اصول از مرحوم آقای نائینی، و سپس بیشتر از مرحوم آقا شیخ محمدحسین غروی اصفهانی فایده برده بودند، هم مدّت استفاده شان از مرحوم اصفهانی بیشتر بود و هم استفاده های جنبی دیگر».

در اوان جوانی، مراحلی را در عرفان سپری کرده‌اند. بعضی از نزدیکان مرحوم قاضی می‌گفتند: «از مقامات و مراحلی که ایشان طی کرده‌اند اطلاع داریم، ولی عهدی داریم با ایشان که به احدی نگوییم.» مؤلف کتاب انوار الملکوت نیز در این باره می‌نویسد: «آیت‌الله بهجت، دارای حالات و مکاشفات غیبیه الهی بود در زمینه تهذیب نفس در زادگاهش (فومن) از کودکى محضر عالم بزرگوار سعیدى و در کربلا از برخى علماى دیگر بهره برد، تا این که در نجف اشرف در سن ۱۷-۱۸ سالگى با آیت حق، علامه سید علی قاضى آشنا شد و گمشده خویش را در وجود ایشان یافت و در سلک شاگردان اخلاقى - عرفانى ایشان درآمد. آیت الله مصباح می گوید: «ایشان از مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی مستقیماً در جهت اخلاقی و معنوی بهره برده و سالها شاگردی ایشان را کرده بودند».

بازگشت به ایران:

آیت الله بهجت در سال ۱۳۶۴ ه.ق (۱۳۲۴ ه.ش) با کوله بارى از علم و کمال به سرزمین خویش هجرت نمود و در زادگاهش تشکیل خانواده داد. او در حالى که آماده بازگشت به نجف اشرف بود، قصد زیارت حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام و اطّلاع یافتن از وضعیت حوزه قم را کرد، ولی در طول چند ماهی که در قم توقف کرده بود، خبر رحلت استادان بزرگ نجف، یکی پس از دیگری شنیده می شد، لذا ایشان تصمیم گرفت که در شهر مقدس قم اقامت ‌کند.

آیت الله بهجت در قم از محضر آیت الله حجت کوه کمره ای استفاده کرده و در بین شاگردان آن فقید سعید درخشید. ایشان همچنین در کنار حضرات آیات، امام خمینی، گلپایگانی و ... به درس مرحوم آیت الله بروجردی حاضر شد.

تدریس و شاگردان

آیت الله بهجت در همان ایام که در درس اساتید خود حضور می یافت، ضمن تهذیب نفس و تعلّم، به تعلیم هم می پرداخت و سطوح عالیه را در نجف اشرف تدریس می کرد. پس از هجرت به قم نیز پیوسته این روال را ادامه می داد. در رابطه با تدریس خارج فقه توسط ایشان نیز در مجموع می توان گفت که ایشان بیش از چهل سال به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال داشته و به واسطه شهرت گریزی غالباً در منزل تدریس کرده است، و فضلای گرانقدری سالیان دراز از محضر پر فیض ایشان بهره برده اند.

آیت الله مصباح یزدی در مورد روش تدریس ایشان می گوید: «ایشان در بیان مطالب سعی می کردند ابتدا مسأله را از روی کتاب شیخ انصاری قدّس سره مطرح کنند، و بعد هر کجا مطلب قابل توجهی از دیگران مخصوصاً از صاحب جواهر قدس سره، و از مرحوم آقا رضا همدانی و دیگران مطالب برجسته ای داشتند آن را نقل می کردند، و بعد هرجا خود ایشان نظر خاصی داشتند آن را بیان می کردند. این شیوه از یک طرف باعث این می شد که انسان از نظر استادان بزرگ در یک موضوع آگاه بشود و در عین حال صرفه جویی در وقت می شد... در ضمن تدریس، در میان نکته هایی که از خود ایشان ما استفاده می کردیم و طبعاً بعضی از این نکته ها چیزهایی بود که ایشان از استادانشان شفاهاً دریافت کرده بودند، به مطالب بسیار ارزنده و عمیق و دارای دقتهای کم نظیری بر می خوردیم».

محل تدریس درس خارج ایشان ابتدا در حجرات مدارس و بعد در منزل شخصى خود بود و سپس در مسجد فاطمیه واقع در گذرخان تشکیل مى گردد و محل اقامه نماز جماعت و مراجعات عمومى ایشان نیز همین مسجد بود.

برخی از شاگردان ایشان عبارتند از:

آثار و تألیفات

برخی از آثار چاپی و خطی آیت الله بهجت به این قرار است:

بهجة الفقیه - یکی از آثار آیت الله العظمی بهجت
  1. مباحث‌الاصول (دورۀ کامل اصول
  2. حاشیه بر مکاسب شیخ انصاری (ره) و تکمیل آن تا پایان متاجر؛
  3. بهجة الفقیه؛ مجموعه فقهی شامل کتاب‌های طهارة، صلاة، زکاة، خمس و حج؛
  4. حاشیه بر مناسک شیخ انصاری (ره)؛
  5. رسالۀ توضیح المسائل (فارسی و عربی)؛
  6. مناسک حج و عمره؛
  7. وسیلةالنجاة: این کتاب حاوی آرای ایشان در برخی ابواب فقه است که در متن کتاب «وسیلة النجاة»، تألیف آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی (ره) آمده و جلد نخست آن به چاپ رسید؛
  8. جامع‌المسائل: دورۀ فقه فتوایی، حاصل تأملات بیست‌وپنج سالۀ این فقیه اهل‌بیت در مقام اِفتا است که در نوع خود بی‌نظیر است. بخشی از آن، حاشیه بر کتاب «ذخیرةالعباد» مرحوم شیخ محمدحسین غروی است که در پنج جلد به چاپ رسید؛
  9. سروده‌های عرفانی و اخلاقی.

ویژگی‌های اخلاقی

تقوا و خودسازی:

آیت‌الله بهجت در نوجوانی به میدان خودسازی گام نهاد، و در فراگیری علوم و تزکیه نفس چنان جدی بوده که گویا کاری غیر از آن ندارد، و همواره در آموزش‌های اخلاقی بر این نکته اصرار داشت که تلاشی پیگیر و ریاضتی فراگیر لازم است تا انسان در جبهه ستیز با رذیلتهای اخلاقی و در جهاد اکبر با هواهای نفسانی، سر بلند و پیروز گردیده و به سازندگی خویش بپردازد، و همواره معتقد به لزوم همپایی دانش و اخلاق بود و مؤکدا به خطر جدایی علم و تزکیه هشدار می‌داد.

زهد و ساده زیستی:

ایشان زاهد عارفی است که پیوسته بی رغبت به دنیا و آزاده و بی تکلف زیسته، و چنان در جاذبه معنویات قرار گرفته و به حقیقت و باطن دنیا توجه داشته که ذره‌ای به تعلقات و مادیات آلوده نگشته است. زندگی ساده او در خانه‌ای قدیمی و محقر در قم، و مقاومت ایشان در برابر خواسته‌های مکرر علما و مردم برای تعویض خانه، گواهی صادق بر روح بزرگ و زاهدانه این پیر فرزانه است.

عبادت و مناجات:

ارتباط استوار آیت‌الله العظمی بهجت با خداوند متعال، ذکرهای پی در پی، به جای آوردن نوافل، شب زنده داری‌های کم نظیر ایشان بسیار عبرت انگیز است. سال‌های سال نماز جماعت ایشان از شورانگیزترین، با صفاترین و روح نوازترین نمازهای جماعت ایران اسلامی بود. آیت‌الله بهجت شبی بعد از نماز فرموده بودند: «اگر سلاطین عالم می‌دانستند که انسان در حال عبادت چه لذت‌هایی می‌برد، هیچ گاه دنبال این مسائل مادی نمی‌رفتند».

زیارت و توسل:

آیت‌الله بهجت حتی در سن و سال بالا، برنامه روزمره خویش را به این صورت آغاز می‌کرد: هر روز با نهایت ادب به محضر مقدس حضرت معصومه علیهاالسّلام شرفیاب می‌شد و با احترام و خضوع در مقابل ضریح مطهر می‌ایستاد و بعد زیارت عاشورا را قرائت می‌کرد.

تواضع و فروتنی:

شهرت گریزی و فروتنی از دیگر ابعاد برجسته شخصیت معنوی ایشان است؛ با اینکه فقیهی شناخته شده و مجتهدی صاحب نام و از برجستگان حوزه علمیه قم بودند، نه تنها تا کسانی که از ایشان مسن‌تر بودند و یا جلوتر بودند، بلکه تا هم دوره‌ای‌های ایشان در قید حیات بودند هیچگاه اجازه انتشار توضیح المسائل خود را نمی‌دادند، تا اینکه با در خواست‌های مکرر عالمان راضی شدند فتاوایشان به چاپ برسد، با این حال به هیچ وجه اجازه ندادند رساله شان را از وجوهات شرعیه چاپ کنند. و نیز در مجالسی که از طرف ایشان برگزار می‌شده است، ایشان به خطبای مجالس توصیه می‌فرمودند که: حتی از ذکر نام ایشان در مجلس خودداری کنند و این، خود دلیل اوج هوی ستیزی این مرجع بزرگ است.

مقام معنوی:

آیت‌الله بهجت در سیر و سلوک سابقه ده‌ها ساله دارد، ایشان از شاگردان عارف کامل حضرت آیت‌الله سید علی آقای قاضی رحمة‌الله‌علیه و مورد توجه خاص آن استاد بزرگ بوده و در اوان جوانی، مراحلی را در عرفان سپری کرده‌اند. بعضی از نزدیکان مرحوم قاضی می‌گفتند: «از مقامات و مراحلی که ایشان طی کرده‌اند اطلاع داریم، ولی عهدی داریم با ایشان که به احدی نگوییم.» مؤلف کتاب انوار الملکوت نیز در این باره می‌نویسد: «آیت‌الله بهجت، دارای حالات و مکاشفات غیبیه الهی بوده و در سکوت و مراقبه، حد اعلایی از مراتب را حایز بوده‌اند.»

اهتمام به رعایت شرعیات:

مهمترین ویژگى که در اولین نگاه از آیت‌الله بهجت مشاهده مى‌شود اهتمام ایشان به رعایت آداب شرعی و سیره اهل‌بیت علیهم‌السلام مى‌باشد. آیت‌الله مصباح در این باره مى‌گوید: «همه علماى اخلاقى شیعه در اینکه راه صحیح تکامل، راه عبودیت است و انسان جز با اطاعت دستورات خدا نمى‌تواند به مقامى برسد، متفقند. مگر کسانى که انحرافاتى در فکر و رفتارشان باشد; اما بر اهمیت دادن به رعایت آداب شرعى و سیره اهل بیت علیهم السلام همه یکسان نیستند. حضرت آقاى بهجت شخصاً در رعایت آداب شرعى بسیار مقید بودند و ریزه‌کاری‌هاى خاصى را در رفتارشان رعایت مى‌کردند.

در نظر بزرگان‌

  • امام خمینی: آیت‌الله مصباح مى‌گوید: «مرحوم آقا مصطفی (ره) از پدرشان مرحوم امام (ره) نقل مى‌کرد: آقا معتقدند جناب آقاى بهجت داراى مقامات معنوى بسیار ممتازى هستند. از جمله مطالبى که از پدرشان درباره آقاى بهجت نقل مى‌کردند این بود که: ایشان داراى موت اختیاری هستند، یعنى قدرت این را دارند که هر وقت بخواهند روح خویش را از بدن به اصطلاح خلع کنند و بعد مراجعت کنند.» همچنین آیت‌الله یزدى در مورد عنایت ویژه حضرت امام به ایشان مى‌گویند: «در یکى از شرفیابى‌هاى خبرگان رهبری به خدمت حضرت امام راحل رحمه الله، از ایشان رهنمودى براى مسائل اخلاقى خواسته شد، حضرت امام، خبرگان را به حضرت آیت‌الله العظمى بهجت حواله دادند.»
  • شیخ عباس قوچانى: آیت‌الله مصباح مى‌گوید: «از جمله کسانى که درباره حضرت آقاى بهجت اعتقاد به کمالات فوق العاده داشت، آقا شیخ عباس قوچانی، جانشین مرحوم آقاى قاضى در مسائل اخلاقى و عرفانى بود. ایشان مى‌فرمود: وقتى که آقاى بهجت خیلى جوان بود، به مقاماتى رسیده بود که ما به واسطه ارتباط نزدیک و رفاقت صمیمانه‌اى که داشتیم اطلاع پیدا کردیم، و ایشان از من عهد شرعى گرفتند تا زنده هستم آنها را جایى نقل نکنم. و به نظرم همین موت اختیارى را مطرح مى کردند.»
  • علامه طباطبایى: «ایشان ‌(آیت‌الله بهجت) عبد صالح است.»
  • سید رضا بهاءالدینى: «الآن ثروتمندترین مرد جهان (از جهت معنوى) آقاى بهجت است.»
  • سید عبدالکریم کشمیرى: از محضر ایشان سؤال شد: اکنون چه کسى را به عنوان استاد کامل معرفى مى‌کنید؟ فرمودند: «آقاى بهجت، آقاى بهجت.»
  • علامه محمدتقى جعفرى: «اینکه در روایات آمده است که "هر کس عالمى را در چهل روز زیارت نکند، مات قلبه (قلبش مى میرد)..." مصداق بارز «علما» آیت‌الله بهجت هستند. صرف دیدن و ملاقات کردن ایشان خود سر تا پا موعظه است. من هر وقت ایشان را مى‌بینم تا چند روز اثر این ملاقات در من باقى است، و در واقع هشدار دهنده براى ما مى‌باشد.»
  • محمدتقی مصباح یزدی: «آیت‌الله بهجت هم در مسائل علمى فوق العاده دقیق هستند و بدان اهتمام دارند و واقعاً درس را یک وظیفه و واجب جدّى مى‌دانند و تحقیق در مسائل فقهى را بسیار اهمیت مى‌دهند، و هم در مسائل عبادتى و معنوى اهتمام کافى دارند و آنها را یک بال دیگرى براى پرواز انسان تلقى مى‌کنند که هیچ‌ کدام بدون دیگرى کارساز نیست.»

وفات

مرحوم آیت الله بهجت در روز ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۸۸ شمسی در سن ۹۴ سالگی در قم وفات نمود. پیکر پاک ایشان پس از اقامه نماز توسط آیت‌الله جوادی آملی، در حرم مطهر حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) در مسجد بالاسر به خاک سپرده شد.

منابع

  • زندگی نامه آیت الله بهجت، سایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله بهجت.
  • سایت خبرگزاری دفاع مقدس.
  • ویکی فقه.

مطالب مرتبط




آرشیو عکس و تصویر